سایه
سایه
شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم ابر دلتنگم ، اگر زار نبارم چه کنم
نيست ازهيچ طرف راه برون شد زشبم زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند سخت دلبسته ی اين ايل وتبارم چه کنم من کزين فاصله غارت شده ی چشم توام چون به ديدارتو افتد سرو کارم چه کنم يک به يک با مژه هايت دل من مشغول است ميله های قفسم را نشمارم چه کنم ؟!
Power By:
LoxBlog.Com |